فراز

شنبه کلاسام شروع میشه

برنامه درسی رو هم گذاشتن

یعنی توروحشون با این برنامه

هر روز دقیقا از 8 صبح تا 6 بعد از ظهر

شنبه از صبح تا غروب بیوشیمی و فیزیک پزشکی

یکشنبه کلا اناتومی... صبح تئوری.. بعد از ظهر عملی

دوشنبه صبح بافت شناسی تئوری .بعد از ظهر عملی

سه شنبه خدمات بهداشتی ...

چهارشنبه یه زبان پیش گذاشتن که خبر مرگشون به من اصن نمیخوره ..یه ای تی هم گذاشتن..نامردااااا ... اصن عمومی کم ارائه دادن

برا داروسازی خیلی برنامه خوبی گذاشتن..هوووف ..ولی برا ماها ..حتی بچه های پرستاری و دندون پزشکی هم شیک برنامه چیدن..

ای نامردااااااااا

خلاصه درس دارم..خیلی

این ترم باید شاگرد اول بشم..ازین تریپ خز معدل 20 : ))

 

دعام کنید..

خیلی

 


موضوعات مرتبط: من و حالم ، ،
برچسب‌ها:

سه شنبه 13 بهمن 1394برچسب:, | 11:19 | پــَــرَنــد |

سلام

سلام

سلام

خیلی سلام

خدافظی کرده بودما  ..

یهو دیدم اینجارو.. واااای

چه نوشتن هایی داشتم

خیلی دلم میخواد باز هم بنویسیم

خیلی بنویسم

از همه چی..

از همه گرفتاری هام

سختی هام

درد هام..

از خودم و حال این روزهام

ولـــــــــــــی

خستم

حس نوشتنش نیست ..

قبول دارید بن بست زندگی چقده بده ؟

خیلی بده ..

مخصوصا اگه هنو 20 سالت نشده باشه

مخصوصا اگه تو اوج جوونی و نوجوونیت زندگیت رو باخته ببینی

مخصوصا اگه از 12 سالگی ببینی و بشنوی و زجر بکشی

خیلی ها

ولی باید گفت بیخیال ..

خیلی بیخیال ..

باید خوش بود ..

خـــــــــــــــــــــــــوش

 

هوف..نفس کم میارم ..وقتی از خوش مینویسم..سخته ها ..سخت ..

 

: (

 


موضوعات مرتبط: من و حالم ، ،
برچسب‌ها:

جمعه 2 بهمن 1394برچسب:, | 13:9 | پــَــرَنــد |

خب ..

بدون شرح بوده

خداحافظ زبان درازی

اساسا عمر اینجا تمومه ...

حریم خصوصی مطرح نیست

و سختمه ..

و خونه جدیدم رو یه سالی بود گم کرده بودم..

پیدا شد

و ناب موند ..

فقط برای من چشمک

 

التــــــــــــماس دعــــــــــــا آرام


برچسب‌ها:

سه شنبه 26 خرداد 1394برچسب:, | 16:0 | پــَــرَنــد |

سلام بعد کلی وقت

اگر از حال ما پرسی خوبیـــــــــــم و خوب

دل مشغولی هایی داریم زیبا

روزهای پر تنش دوست داشتنی

زندگی سخت و دلبند

اشک های پر لبخند

 

این روزها گاهی سخت میگیرم و گاهی ارام تنها نگاهم بند تار وپود دیوار سفید بی تار و پود میشود

خسته که می شوم ...

و باز خسته میشوم از خستگی هایم

روز موفقیتم روزی است که خستگی را خسته کنم ..

 

و دلم برای نوشتن تنگ شده .. زنانه به اوج رسید .. یک سال از تولد زنانه میگذره و زنانه تازه 200 صفحه شد .

و ..

موعود نزدیک است

 

 

به قول سید علی صالحی

حال همه ما خوب است .

اما تو باور نکن : )


موضوعات مرتبط: من و حالم ، ،
برچسب‌ها:

شنبه 9 خرداد 1394برچسب:, | 18:26 | پــَــرَنــد |

عید بی برنامه ...

عید پر پوچی...

عید نا امیدی من..

عید...

از من خیلی ها جلوتر هستن و من ....

اولین باره این حس رو امسال دارم ...

چمه واقعا ؟

 

 

سلامتی سفیدی کفنم...

سلامتی پنبه تو دهنم ...

سلامتی غسل میت و میز غسال خونه ...

سلامتی روزی که ...

جنازم در میاد از کشوی سرد خونه ...

سلامتی حجله من سر کوچمون ...

سلامتیه اعلامیه ی جوون ...

سلامتی ربان مشکی و لباس ست سیاه ...

سلامتی پارچه مشکی های روی دیوار ...

سلامتی اشک رفیقام...

سلامتی آجری ک میزارن زیر سرم ...

سلامتی خاک تازه قبرم ...

سلامتی شب اول مرگم ...

سلامتی آخرین لحظه ک دست میکشن رو چشام ...

سلامتی آخرین نگام ...

سلامتی رگ دستم ...

سلامتی خودم که به کسی نگفتم از زندگیم خستم ...

سلامتی خودم ک بی صدا رفتم ...

سلامتی روز تشیع و روز سوم و هفتم ...

سلامتی روزايه سختي که بلاخره تموم ميشن ..


موضوعات مرتبط: من و حالم ، ،
برچسب‌ها:

دو شنبه 10 فروردين 1394برچسب:, | 20:59 | پــَــرَنــد |

عـــاشق این تقلب فرستادنام بودم...

ترم دوم امتحان زمین پیش... یادش به خیر... خوب میخندیدم...جدیدا خندیدن حرومه انگار

دفعه بعد تقلب شیمی که یه کاغذ زیادی بزرگه رو میفرستم....

:))

دیروز فاطمه جانمان رو دیدم.. خانم دندون پزشک ... اب رفت بچم.. میخواد میتینگ بزاره و خب من تابع خانواده.. :)

و گفته دیروز یعنی 22 اسفند بدترین جمعه بود ؟ بد و بد و بد ....

 


موضوعات مرتبط: عکس ها و خاطرات ، ،
برچسب‌ها:

شنبه 23 اسفند 1393برچسب:, | 13:48 | پــَــرَنــد |

دلم نوشتن میخواد

یه حس خطرناک دارم

حس انتقام دارم.

فردا .... چه روزی میتونه باشه؟ و هفته اینده سه شنبه ؟

خدا لعنتشــــــــون کنه ...

به حق این روزها و ساعت ها به لبخند خدا زندگیشون تلخ کام باشه

کسی که از مادر و پدر اق شده چه امیدی به زندگی داره که اینطور با سرنوشت هم خون هاش بازی داره ...

لعنت بهت که یدک کش اسم نر شدی بی غیرت..

حالم از خودم بهم میخوره که هم خون هستیم

/_ دلم آرامش مادر و پدرم رو میخوااااااااد زیاد و من به روش خودم باطلت میکنم بی شرف -_-

 


موضوعات مرتبط: من و حالم ، ،
برچسب‌ها:

سه شنبه 12 اسفند 1393برچسب:, | 15:17 | پــَــرَنــد |

نَـــه حوصِـله یِ دوسـت داشتَن دارَم نَــه میخواهَم کَسی دوسـتَم داشته باشَــــدツ
این روزهـــا سَــردم,مثــل دِی،مثــلِ بَهـــمن،مثــلِ اِســـفَند;مثلِِ زِمِسِتــــــــــان
اِحسـاسَم یَـــخ زَده،آرزو هایَم قَندیـــل بَسته،اُمیدَم زیــــرِِ بَهمنِِ اِحســاسـاتَـــم دَفَـــن شــده...!!
نَـــه بِـه آمَـــدَنی دِل خوشَـــم نَه اَز رَفتَنی غَمگیــــن
ایــــن روزهـــا پُـــراَز سُکــــــــــــــــــــــ ــــــــوتَــم
لَبخَـــــندی دارَم تَلــــــــخ تَراز گِریــــــــه


موضوعات مرتبط: من و حالم ، ،
برچسب‌ها:

دو شنبه 6 بهمن 1393برچسب:, | 19:30 | پــَــرَنــد |

نمیدونم وقتی دارم اینجا مینویسم خوبه؟ بده؟ حسش چیِ..

هیچی نمیدونم...

به بی انگیزه ترین حالت مفرط رسیدم..منی که سراسر انگیزه بودم حالا از دیشب اونقدر حالم بده که به زور قرض سر پا هستم..

6 ساله میبینم و دم نمیزنم...حرف نمیزنم..خود خوری میکنم.

ای خدا..کجایی؟ دیشب دیدی باز بعد این چهار ماه چه طور شکستم؟ خدایا دیدی؟

دیدی لامصب که این امیال چقدر بده..

دلم میخواد بمیرم... حس میکنم از دیروز عوض شدم..بیش از حد.

دیگه قراری به خنده های همیشگیم نیست... میدونم و میفهمم چه طور دژ لبخند من دیشب شکست..دیدیم..

 

خسته شدم از این دیدن ها و دم نزدن ها...

ولی یه روز میرم....

میرم و ندید میگیرم..

اونقدر خودمو بهترینم رو از اینجا دور میکنم که هیچ وقت نگاهم به نگاه کسی نیوفته که تا 12 سالگی راهنمام بود..هنوز هست و من دیگه قبولش ندارم... قبولش ندارم خدا

به حد جنون حس انزجار دارم ازش خدا..

دلم عمه جانم رو میخواد. شاید چهارشنبه وقتی باشه برم ببینمش... بهش بگم و برای اخرین بار تو این سال اشک بریزم..مثل دیشب که از زور اشک نخوابیدم.از زر فشاری که بهم وارد شد سمت چپ بدنم رو باز بی لمس لمس کردم.

ولی همشون اخرین باره...

 

ولی خدایا نمیبخشمش...به ولای علی به نجابتم قسم خدایا.. به این حرمت داری خودم نمیبخشمش که انگیزه زندگی رو ازم گرفت

 

+ حس قلب مردگـــی دارم .... به چند دز اکسیژن دو اتمی نیاز مندیم -_-


موضوعات مرتبط: من و حالم ، ،
برچسب‌ها:

دو شنبه 6 بهمن 1393برچسب:, | 7:34 | پــَــرَنــد |

حال این روز هام افتابیه..

اون ذهنتیت افتاب رو از خودت دور کن..

من حالم افتابیه چون به شدت از افتاب بدم میاد...روزی که افتابی باشه بیرون اومدن از خونه حتی نفس کشیدن میشه برام چالش.

خستم..من خیلی خستم... از ندونم کاری هام..

از خودم خستم...

دلم خیلی تنگه..برا اون خوابیدن های زمینی.. برا " دنیا من میخوابم نیم ساعت دیگه بیدارم کن " ها ...

برا MDF  خودمون که به ترتیب مینشستیم..

برا گیتار زدن ها و ویالون زدن های سر کلاس..

برا جواتی رقصیدنامون...

برا " دومین اس بدین " های مهسا ...

برا "وزغ " گفتن ها..

برا اون نایلون مریم که پر کتاب بود همیشه میزاشتم جلو پام..

برا خیلی چیزا...

برا خودکار صورتی گرفتنام از عماد.. "سکینه ماشین حساب" شایدم "زینب غلط گیر بده" یا " شما چرا همراتون غلط گیر نیست پس برا چی میاین مدرسه "

حتی برا تیکه پرونی هام تنگ شده..

اذیت کردن معلما... .. کرم ریختن های زنگ تاریخ. برا " خانم چشماتون بد نگاه میکنه چشم بند بزارید " هایی که به دبیر زیست جان میگفتم.

حتی دلم برا اون سوسیس چرک های بوفه هم تنگه ....

دلم برا سوم دبیرستانم تنگه... برا اول دبیرستانم...

حالم از دوم دبیرستانم بهم میخوره... از زر زدن های یه بیشعور و بی شرفی که هنوز یاد پستیش میوفتم عضلاتم میگیره.

از پیش دانشگاهی هم خاطرات مبهم دارم... از کافی شاپ رفتنای ساعت 9 و اسنک خوردن با خوندن جزوه ریاضی..از بستنی خوردن ها.. از خندیدن ها.. از اینکه خانم مقیمی جانم هر جلسه ازم بپرسه...

حالم خوب نیست

دلم برا فاطی تنگه.. چقده خوشحالک از اینکه دوستام دکترن..خیلی از دوستام امسال دانجو پزشکی و دندون شدن..

چه افتخار خوبی...چند سال بعد میگیم میبینی فلانی زده دندون پزشک دوستمه.. اینو میبینی دکتره اینم د.ستم بود ..

 

اخ چقدر من حالم بده ... چقدر

 

خدا میشه برام کمی مفهوم عدالتت رو مشخص کنی...؟ د لامثب من که فقط تورو دارم بیا و خوبی کن.. بیا و این  حال بدم رو ببین..تو بگو از چیه..

 

خونه پر از رنگ سکوتــــه ....

آخ دلم تنگــــــــــه -_-

 

 


موضوعات مرتبط: من و حالم ، ،
برچسب‌ها:

پنج شنبه 2 بهمن 1393برچسب:, | 22:5 | پــَــرَنــد |
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 7 صفحه بعد